- با پادشاه دست زدن (مَ)
کنایه از برابری با پادشاه کردن باشد در همه چیز. (برهان). و آنرا ’دست با پادشاه زدن’ نیز گویند. (انجمن آرا) ، بدی و خصومت آورنده، سختی و بلارسیده، یورش کننده. (از منتهی الارب) ، ستم کشنده، متاع بائق، آنکه ثمن ندارد. (منتهی الارب). ما لاثمن له. (قطر المحیط)
